سوپراستار

گروه وبلاگی و دیگر چیزها

سوپراستار

گروه وبلاگی و دیگر چیزها

طبقه بندی موضوعی

۱ مطلب با موضوع «مذهبی» ثبت شده است

 



گفته اند ، اذن دخول ماه غم یا فاطمه است
روزی اشک محرم های ما با فاطمه است
شال غم بر روی دوشم ، پیرهن مشکی به تن
آرزو دارم شود این جامه بر جسمم کفن .
التماس دعــــــا .


پیچیده شمیمت همه جا ای تن بی سر ...
چون شیشه عطری که سرش گم شده باشد...
لبیک یا حسین...

 


روی دستش "پسرش" رفت ولی "قولش نه"
نیزه ها تا "جگرش" رفت ولی "قولش نه"
این چه خورشید غریبی است که با حال نزار
پای "نعش قمرش" رفت ولی "قولش نه"
شیر مردی که در آن واقعه "هفتاد و دو" بار
دست غم بر "کمرش" رفت ولی "قولش نه"
هر کجا می نگری "نام حسین است و حسین"
ای دمش گرم "سرش" رفت ولی "قولش نه" ..التماس دعا..
Mehdi chabi zade


ﺑﻨــــــــﺪ ﻧﻤﯽ ﺁﯾﺪ ﺩﻭﺳــﺖ ﺩﺍﺷــﺘﻨﺖ !!
ﻣﺜﻞ ﺁﻧﮑﻪ ...
ﺷﺎﻫـــــــﺮﮒ ﺍﺣﺴـــﺎﺳﻢ ﺭﺍﺑﺮﯾﺪﻩ ﺑﺎﺷـــﯽ ! ! !


السلام علیک یا علی بن الحسین‬‎



عرق شرم من از آمدنت خونین است
ننگ برکوفه که هربیعت‌شان ننگین است
غم صد کوچه ی بن بست عجب سنگین است
سرم از سنگ شکست و سر من پایین است
به من آتش زده اینجا چه کند با زینب



قیامت بی حسین غوغاندارد

شفاعت بی حسین معناندارد

حسینی باش که در محشرنگویند

چراپرونده ات امضا ندارد...

السلام علیک یا حسین ابن علی(ع)

ایام سوگواری ماه خونین محرم رو بر تمام دوستان 4jokتسلیت عرض میکنم...

علی یار و یاورتون


تاریخ حماسه های زیادی به خود دیده ولی هچکدام محرم نمی شود می دانی چرا؟چون هیچ کدام ازان حماسه سازان حسین(ع)نمی شود


محرم اومده
دلها رو غم گرفت
دوباره شهرمون
بوی حرم گرفت
بازسیاهی و
بازپرچم و علم
بازاین چه شورش است
بازشعرمحتشم
ارسال از فقط آقامون مسعود
...


شد ماه بنی هاشم تنها لقب عباس
مهتاب خورد غبطه بر خال لب عباس
تیغ و علم حق است تیغ و علم عباس
لرزه به جهان افتد با هر قدم عباس
در پای نهال دین چون ریخت دم عباس
محشر به کف زهراست دست قلم عباس


داداش رنگ ها رنگ خزان است بیا برگردیم
این سفر بار گران است بیا برگردیم
صحبت از جایزه ملک ری و گندم بود
خواهرت دل نگران است بیا برگردیم
چشم شوری به علی اکبرتان خیره شده
صحبت از مرگ جوان است بیا برگردیم
*******السلام علیک یا علی اکبر ای شبهه پیامبر *******


از امشب هرچی " خَلــــــــــــــــــــافِهـ"








به عشق آقام "حُسِــــــــــــــــــــــــــــــین" غلافه


وقتی پرچم امام حسین و پیش یزید بردن یزید چندین مرتبه از تخت اومد نزدیک پرچم حیرت زده نگاه کرد و رفت نشست....
وقتی چند بار تکرار شد ازش پرسیدن مگر در عَلَم چه دیده ای؟
گفت:عجب علم داری دارد حسین...همه جای چوب پرچم با تیغ شمشیر خراش و بریده شده است جز جای یک دست که ان را گرفته است...
فدای غیرتت یا ابوالفضل


محرم امسال تمام فکر و ذکر من شده حسین (ع)
کسی که بعد از هزار و چهار شد سال منی که حتی یه بار برای محرمش اشک نریخته بودم رو رو سیاه خودش کرد..
پارسال یه روز قبل از محرم خواهرمن بخاطر تومور مغزی رفت توی اطاق عمل...حالشم خیلی بد بود...دکتر گفته بود به احتمال 20درصد سالم میاد بیرون من اون موقع خواهرم رو سپردم دست خود آقا امام حسین و خانم فاطمه زهرا(س) ، نمی دونم چی شد که روی من رو گرفتن و الان خواهرم سالم پیش شوهر و دو تا بچه هاشه وو منم بخاطم محرم سیاه تنمه...همین الان که دارم این رو مینویسم اشک داره از چشمام میاد پایین
امیدوارم تو این شبا همتون حاجت روا بشین


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۳ ، ۱۴:۳۷
حسین چوپانی